loading...
بهترین سایت تفریحی | LoVeRs
ADMIN بازدید : 306 دوشنبه 13 مرداد 1393 نظرات (0)

شخصی نزد همسایه‌اش رفت و گفت:


“گوش کن، می‌خواهم چیزی برایت تعریف کنم. دوستی به تازگی در مورد تو می‌گفت…”

همسایه حرف او را قطع کرد و گفت:


“قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده‌ای یا نه؟”

ADMIN بازدید : 330 دوشنبه 13 مرداد 1393 نظرات (0)

هارون الرشید درخواست نمود کسی را برای قضاوت در بغداد انتخاب نمایید

اطرافیان او همه با هم گفتند عادل تر از بهلول سراغ نداریم او را انتخاب نمایید

خلیفه دستور داد بهلول را نزد او بیاورند

بعد از دیدار با بهلول به او پیشنهاد قاضی شدن در بغداد را داد

ADMIN بازدید : 406 دوشنبه 13 مرداد 1393 نظرات (0)

 

شخصی از روی خشم مادر خود را کشت. به قاتل گفتند که تو به سبب سرشت بد خویش حتی از حق مادری یاد نکردی!؟ بگو که چرا مادر خود را کشتی؟

گفت:او مرتکب کاری شده بود که برای وی ننگ بود او را کشتم تا خاک عیب او را بپوشاند.

ADMIN بازدید : 243 دوشنبه 13 مرداد 1393 نظرات (0)

روزی از روزها هارون الرشید از بهلول دیوانه پرسید :

ای بهلول بگو ببینم نزد تو ” دوست ترین مردم ” چه کسی است ؟

بهلول پاسخ داد : همان کسی که شکم مرا سیر کند دوست ترین مردم نزد من است !

ADMIN بازدید : 668 یکشنبه 12 مرداد 1393 نظرات (0)

حاتم را پرسیدند که :«هرگز از خود کریمتر دیدی؟»


گفت: «بلی، روزی در خانه غلامی یتیم فرود آمدم و وی ده گوسفند داشت. فی الحال یک گوسفند بکشت و بپخت و پیش من آورد. مرا قطعه‌ای از آن خوش آمد، بخوردم.»


گفتم : «والله این بسی خوش بود.»

ADMIN بازدید : 196 شنبه 28 تیر 1393 نظرات (0)

روزی حضرت موسی به خداوند عرض کرد: ای خدای دانا وتوانا ! حکمت این کار چیست که موجودات را می‌آفرینی و باز همه را خراب می‌کنی؟ چرا موجودات نر و ماده زیبا و جذاب می‌آفرینی و بعد همه را نابود می‌کنی؟

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 104
  • کل نظرات : 18
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 17
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 29
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 62
  • بازدید ماه : 131
  • بازدید سال : 1,475
  • بازدید کلی : 211,752
  • کدهای اختصاصی